آنالیز ریشهای آسیبهای ناشی از جامعه کوتاهمدت صنعتی بر مدیریت داراییهای فیزیکی
مهدی علیپور لیلی
کارشناس مدیریت دارایی های فیزیکی
ازآنجاکه داراییهای فیزیکی بهعنوان یکی از داراییهای پنجگانه و ارزشمند، سهم قابلتوجهی در شاخصهای اقتصادی و توسعه کشور دارند، و با توجه به اینکه مدیریت داراییهای فیزیکی مجموعهای از فعالیتهای هماهنگ یک سازمان برای تحقق ارزش از طریق توازن میان ریسک، هزینه و عملکرد تعریف میشود، نقش منابع انسانی در این فعالیتهای هماهنگ بسیار پررنگ است. به همین دلیل، ابعاد مختلف منابع انسانی نظیر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی اهمیت ویژهای پیدا میکنند.
از سوی دیگر، با توجه به نظر برخی جامعهشناسان که ایران را جامعهای کوتاهمدت میدانند، این ویژگی بر صنعت و بهتبع آن، مدیریت داراییهای فیزیکی نیز تأثیرگذار بوده است. این تأثیر شامل ویژگیهایی همچون کوتاه بودن عمر تغییرات، نبود ثبات و استمرار، وقوع مکرر حوادث و دگرگونیهای بنیادی، انقطاع تجربیات، تکرار چرخه ساخت و تخریب، عدم بهرهگیری از درسهای گذشته، نداشتن چشمانداز آینده، تزلزل و ناپایداری فکری، خودمحوری (آگوئیسم)، ناتوانی در مستندسازی و انتقال تجربیات، فراوانی عدم قطعیت، و تفکر رایج «از این ستون به آن ستون فرج است» میشود. این ویژگیها بهشدت بر نگهداشت داراییها و مدیریت داراییهای فیزیکی اثرات مخربی میگذارند.
یکی از ضروریات مدیریت شرکتهای داراییمحور یا تجهیزمحور، حفظ شاخص سلامت داراییها در محدوده مطلوب است. متأسفانه، این موضوع در گزارشهای سالیانه مدیران عامل به هیئتمدیره و گزارشهای هیئتمدیره به مجامع، بهندرت مورد توجه قرار میگیرد و عملاً جایگاه مشخصی ندارد. درحالیکه شاخصهای سلامت و نگهداشت داراییها باید بهطور ویژه در این گزارشها لحاظ شوند.
در جامعه کوتاهمدت صنعتی نظیر کشور ما، که عمر مدیریتی مدیران صنعتی کوتاه و عمدتاً سیاسی است، بسیاری از مدیران تنها به دنبال ارائه عملکرد مثبت کوتاهمدت خود هستند. این رویکرد سبب میشود که داراییهای فیزیکی، بهعنوان نانآور اصلی آن سازمان، مورد غفلت قرار گیرند. برای مثال، در بازه زمانی کوتاهی، یک شرکت ممکن است سودده شود، اما با گذشت زمان و به دلیل عدم توجه به سلامت تجهیزات، خرابی یک ماشین حساس یا وقوع حادثه برای یک تجهیز حیاتی، شرکت به زیاندهی برسد. در چنین مواردی، مسئولیت زیان برعهده مدیر بعدی گذاشته میشود، درحالیکه علت اصلی آن به عملکرد مدیر قبلی بازمیگردد.
متأسفانه، مدیریت داراییهای فیزیکی و مدیریت سلامت داراییها هنوز جایگاه واقعی خود را در صنعت کشور پیدا نکردهاند. بهعنوان نمونه، بیشتر مدیران تولید که به مدیریت ارشد سایتها میرسند، اولویت خود را تنها بر تولید و سود کوتاهمدت قرار میدهند. این در حالی است که مدیران عامل باید دیدگاه فراتر از تولیدمحوری داشته باشند و نگاه ویژهای به تجهیزات معطوف کنند. طبق اصول مهندسی قابلیت اطمینان، این داراییهای فیزیکی هستند که محوریت اصلی را دارند و تمام بخشها باید در خدمت آنها باشند. تنها در این صورت است که داراییها میتوانند تولیدی پایدار، ایمن و سازگار با محیطزیست را تضمین کنند.