هاراگیری در دنیای تبلیغات: فروپاشی هویتهای برند در آینهی تغییر
هویت برند؛ مرز باریک بین نوآوری و خودزنی
بابک نبی ، در دنیای پررقابت و شلوغ برندینگ و تبلیغات، تغییر هویت بصری یک برند اقدامی است که میتواند تأثیرات مثبت و منفی بزرگی بر جای بگذارد. لوگو بهعنوان اولین تصویر و تجسم یک برند در ذهن مخاطبان، نقشی حیاتی در شناساندن هویت و پیام آن به مخاطبان دارد. این روزها، تغییر لوگوهای برندهای مختلف ازجمله تکنولایف و دلوسه در فضای مجازی و رسانهها بحثهای بسیاری برانگیخته است. تصمیمات این دو برند برای نوسازی لوگویشان، برای برخی مخاطبان تلاشی در راستای مدرنسازی و تطابق با نیازهای روز قلمداد میشود، اما برای گروهی دیگر، شاید بهعنوان قدمی در مسیر از دست دادن اصالت و هویت برند بهحساب آید.
تکنولایف؛ از صمیمیت بومی تا سردی مدرن
لوگوی تکنولایف در گذشته با سادگی و بیآلایشی خود، نمایانگر برندی بومی بود که حس راحتی و صمیمیت را به مخاطب منتقل میکرد. ترکیب رنگها و طراحی سادهی لوگوی پیشین، هماهنگ با تجربه کاربری و ارتباطی بود که برند میخواست برقرار کند. تکنولایف بهعنوان یک فروشگاه دیجیتال، میخواست از دل بومی و خودمانیبودن در دنیای تکنولوژی حرف بزند؛ اما اکنون، در تلاش برای ایجاد تصویری مدرنتر، به سراغ لوگویی با شکلها و حروفی هندسیتر و زاویهدار رفته است. این تغییر، اگرچه ممکن است در نگاه اول شیک و بهروز به نظر برسد، اما با خود سردی و فاصلهای به همراه دارد که کمتر یادآور صمیمیت پیشین است.
در نگاه اول، لوگوی جدید تکنولایف با منحنیها و خطوط مدرنترش، ظاهری پیشرفته و جذاب پیدا کرده است. اما با دقت بیشتر، این تغییرات باعث شدهاند هویت اصلی برند کمرنگ شود. در برندینگ، “تفاوت” مهم است، اما حفظ اصالت و رساندن پیام اولیه برند به مخاطب اهمیت بیشتری دارد. لوگوی جدید تکنولایف ممکن است تلاش کند تصویر مدرنی از یک فروشگاه دیجیتال را ارائه دهد، اما شاید نتواند بهخوبی حس همدلی و ارتباطی را که لوگوی قدیمی القا میکرد، به مخاطب برساند. در فضای امروز برندینگ، بسیاری از برندها به دنبال ایجاد طرحهای پیچیده و پیشرفته در لوگوهایشان هستند، اما این تلاش گاه به قیمت از دست دادن احساسات و خاطراتی است که مخاطبان با برند داشتند.
تکنولایف، با این تغییر، وارد مسیری شده که شاید در کوتاهمدت تصویری مدرن و بهروز از خود ارائه دهد، اما این سوال همچنان باقی میماند: آیا مخاطبان به این تغییر عادت خواهند کرد و آن را بخشی از هویت برند خواهند دانست، یا این تغییر تنها بهعنوان یک حرکت زودگذر باقی میماند که در نهایت به اصالت برند ضربه میزند؟
دلوسه؛ قلبی که دیگر گرم نیست
از سوی دیگر، برند دلوسه که همیشه با لوگوی ساده و آرامشبخش خود در ذهن مخاطبان جا داشت، به سمت لوگویی جدید و پرزرق و برق حرکت کرده است. این برند، با تغییر به یک لوگوی قلب بنفش و براق، تلاش کرده تا با روندهای مدرنتری همراه شود، اما این تغییر نیز پرسشهای زیادی را به دنبال داشته است. دلوسه، با این تغییر، شاید میخواست جوانتر و پویاتر به نظر برسد، اما در عمل به نظر میرسد که از آن حس اعتماد و آشنایی که در لوگوی پیشین وجود داشت، فاصله گرفته است.
لوگوی قدیمی دلوسه با خطوط نرم و رنگهای آرام، به نوعی القاگر حس اعتماد و صمیمیتی بود که در هر کدام از محصولاتش هم قابل مشاهده بود. این لوگو، هویتی را برای برند ایجاد میکرد که فراتر از تصویر ظاهری آن بود؛ ارتباطی عمیق و نزدیک با مخاطبانش برقرار میکرد و آنان را به یاد تجربیات دلپذیر و شیرینی از محصولات دلوسه میانداخت. اما با تغییر لوگو به طرحی شبیه به یک قلب بنفش سه بعدی، دلوسه بیشتر به یک نماد تجاری سطحی و نمایشگر شباهت پیدا کرده است که به دنبال همرنگ شدن با روندهای تجاری و مصرفی است.
این تغییر، شاید در نگاه اول باعث جلب توجه بیشتر شود، اما آیا در بلندمدت نیز خواهد توانست همان حس نزدیکی و اعتماد را به مخاطبان منتقل کند؟ لوگوی جدید، ممکن است زرق و برق بیشتری داشته باشد، اما آیا این براقیت در میان مخاطبان حس عمیقی را برمیانگیزد یا تنها تصویری نمایشی باقی میماند که در هجوم لوگوهای مشابه، به فراموشی سپرده خواهد شد؟
خودزنی در برندینگ؛ نگاهی به هزینهها و پیامدها
تغییر لوگو برای برندها همواره چالشی بزرگ بوده است. برندهای معتبر جهانی نیز با این چالش مواجه بودهاند، و نمونههای بسیاری از موفقیت و شکست در این زمینه وجود دارد. اما نکتهای که اغلب در این مسیر فراموش میشود، ارزش “اصالت” و “پیام” برند است. هر برندی که جرات تغییر دارد، باید با دقت و توجه زیادی وارد این مسیر شود، زیرا تغییرات نامناسب در برندینگ، میتواند به نوعی “خودزنی” تعبیر شود.
تغییر لوگو اگرچه میتواند برای برند تازگی و جذابیت بیاورد، اما وقتی به قیمت از دست دادن هویت اصلی برند باشد، عملاً برند را به مرز فروپاشی هویتی میکشاند. “هاراگیری” در دنیای برندینگ، به معنای تغییراتی است که بدون در نظر گرفتن اصالت برند و نیازهای واقعی مخاطب انجام میشود. این نوع تغییرات، بهجای ایجاد تفاوت مثبت، اغلب به از بین رفتن ارتباط عاطفی و حس نزدیکی مخاطبان با برند منجر میشوند.
درسهای آموختهشده برای برندها؛ اصالت یا مدرنسازی؟
درسی که از تغییرات لوگوهای تکنولایف و دلوسه میتوان گرفت، این است که مدرنشدن و همراستا شدن با تغییرات دنیای روز، نیازی به از دست دادن اصالت ندارد. بسیاری از برندهای موفق جهانی، توانستهاند با حفظ عناصر اصلی هویت خود، همزمان مدرن و جذاب باقی بمانند. این برندها نشان دادهاند که برای ایجاد تغییرات در لوگو، باید همواره به اصول و ارزشهای بنیادین برند وفادار ماند و از کلیشهها و زرق و برقهای زودگذر دوری کرد.
در نهایت، اصالت و هویت برند مهمترین دارایی آن است. هر تغییری که این دارایی را به خطر بیندازد، در بلندمدت میتواند به افت ارزش برند و کاهش اعتماد مخاطبان منجر شود. تکنولایف و دلوسه، با تغییر لوگوهایشان، مسیری پرچالش را آغاز کردهاند که موفقیت یا شکست آن تنها با گذشت زمان مشخص خواهد شد.
در مسیر اقتصاد
تغییر هویت بصری برندها، اگر با درک کافی از بازار و ارتباط عاطفی مخاطبان صورت نگیرد، میتواند پیامدهای اقتصادی منفی جدی به دنبال داشته باشد. برندهایی که ناگهان از شخصیت اصیل و آشنای خود فاصله میگیرند و تلاش میکنند با روندهای روز همسو شوند، ممکن است با خطر کاهش اعتماد مشتریان وفادار و در نتیجه، افت فروش و سودآوری مواجه شوند. سرمایهگذاری در تغییرات بصری برند باید بهگونهای باشد که نهتنها تصویری جدید و جذاب ارائه دهد، بلکه هویت و ارزشهای اصلی برند را حفظ کند. اگر مخاطب نتواند با تصویر جدید برند ارتباط برقرار کند، احتمال دارد که به سمت رقبایی برود که هویت خود را ثابت و استوار نگه داشتهاند. تجربه ثابت کرده است که هر تغییری که منجر به از دست رفتن اصالت برند شود، میتواند به کاهش سهم بازار و زیان اقتصادی برند منجر شود. در نهایت، حفظ تعادل میان نوآوری و اصالت، کلید موفقیت در هر تغییری است که قصد دارد به رونق اقتصادی برند کمک کند.