تحلیل جامع بیکاری در اروپا و آمریکا در دهه اخیر
به گزارش عددآنلاین ، بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که بهصورت مستقیم بر رفاه عمومی، توسعه اقتصادی، و ثبات اجتماعی تأثیر میگذارد. در دهه اخیر، اقتصادهای بزرگ جهان همچون اروپا و آمریکا با چالشهای متعددی در زمینه بیکاری مواجه بودهاند. بررسی آمار بیکاری در این مناطق نشاندهنده روندهای متفاوتی است که نتیجه عوامل اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی مختلفی بوده است. در این یادداشت، به تحلیل آماری و مقایسهای بیکاری در اروپا و آمریکا طی دهه گذشته میپردازیم.
وضعیت بیکاری در آمریکا: از بحران مالی تا بهبود تدریجی
بحران مالی جهانی سال 2008 تأثیرات عمیقی بر اقتصاد آمریکا داشت و نرخ بیکاری به شدت افزایش یافت. در سالهای پس از بحران، دولت آمریکا با اجرای سیاستهای پولی و مالی گسترده توانست بهتدریج بیکاری را کاهش دهد. در ابتدای دهه گذشته، نرخ بیکاری در آمریکا به حدود 9% رسید، اما این رقم به مرور زمان کاهش یافت و در سال 2019 به سطحی کمتر از 4% رسید.
این کاهش بیکاری را میتوان به رشد اقتصادی مستمر، افزایش مشاغل در بخش خدمات و همچنین سیاستهای مالی انبساطی نسبت داد. اما با ورود به سال 2020 و شیوع گسترده کووید-19، اقتصاد آمریکا دوباره با بحران مواجه شد و نرخ بیکاری به شکل بیسابقهای افزایش یافت. در اوج این بحران، بیکاری به بیش از 14% رسید، اما با اقدامات سریع دولت و بازگشت تدریجی فعالیتهای اقتصادی، نرخ بیکاری دوباره کاهش یافت و در سالهای پس از پاندمی به حدود 6% رسید.
اروپا: تفاوتهای منطقهای در نرخ بیکاری
در مقابل، اقتصاد اروپا بهدلیل ترکیب خاص خود از اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه، در سالهای اخیر با چالشهای متفاوتی مواجه بوده است. در حالی که برخی کشورهای اروپای شمالی مانند آلمان و هلند موفق به حفظ نرخ بیکاری پایین شدند، کشورهای جنوب اروپا مانند اسپانیا، ایتالیا و یونان با نرخهای بالاتر بیکاری دست و پنجه نرم کردهاند.
در ابتدای دهه گذشته، نرخ بیکاری در منطقه یورو به حدود 12% رسید که بخشی از آن ناشی از بحران بدهی اروپا و سیاستهای ریاضتی بود. این سیاستها، به ویژه در کشورهای جنوب اروپا، به کاهش تقاضای داخلی و افزایش بیکاری منجر شد. هرچند که تا سال 2019، نرخ بیکاری در منطقه یورو به حدود 7.5% کاهش یافت، اما هنوز اختلافهای منطقهای در اروپا به چشم میخورد.
مقایسه نرخ بیکاری در آمریکا و اروپا
در طول دهه اخیر، روندهای بیکاری در آمریکا و اروپا تفاوتهای قابلتوجهی داشته است. در حالی که آمریکا با سرعت بیشتری از بحران مالی 2008 بهبود یافت، اروپا همچنان با مشکلات ساختاری مانند رشد پایین اقتصادی و بحرانهای بدهی دستوپنجه نرم میکرد. این تفاوتها را میتوان به انعطافپذیری بازار کار آمریکا و سیاستهای مالی تهاجمیتر این کشور نسبت داد.
یکی از تفاوتهای کلیدی دیگر بین این دو منطقه، نوع قراردادهای کاری است. در آمریکا، بازار کار انعطافپذیرتر و قراردادهای موقت و پارهوقت بیشتر رایج است. این امر باعث میشود که بازار کار آمریکا در برابر تغییرات اقتصادی سریعتر واکنش نشان دهد. اما در اروپا، قراردادهای کار بلندمدت و سیاستهای کارگری سختگیرانهتر به وجود آمدن شغلهای جدید را کندتر کرده است.
تاثیر کووید-19 بر بازار کار دو قاره
با ورود به دهه 2020 و شیوع جهانی کووید-19، هر دو منطقه با بحران بیکاری تازهای روبرو شدند. در آمریکا، تاثیر این بحران بهطور فوری و گستردهتر بود، اما به دلیل سیاستهای حمایتی اقتصادی سریع، بیکاری در مدت کوتاهی کنترل شد. در اروپا، با وجود اقدامات حمایتی مشابه، تأثیرات متفاوتی بسته به کشورها مشاهده شد. برخی کشورها مانند آلمان با اجرای سیاستهای حمایتی مشاغل توانستند از افزایش بیکاری گسترده جلوگیری کنند، در حالی که کشورهای جنوب اروپا همچنان با بیکاری بالا روبرو هستند.
نگاهی به آینده: چالشها و فرصتها
در حال حاضر، هر دو منطقه با چالشهای جدیدی در بازار کار مواجهاند. در آمریکا، یکی از چالشهای بزرگ مهاجرت نیروی کار و پایین بودن نرخ مشارکت نیروی کار است. بسیاری از افراد پس از پاندمی از بازار کار خارج شدهاند و در برخی صنایع مانند فناوری اطلاعات و ساختوساز، کمبود نیروی کار احساس میشود.
در اروپا، با وجود تلاشهای دولتها برای بهبود شرایط، برخی چالشها مانند پیری جمعیت و کمبود فرصتهای شغلی برای جوانان همچنان باقی مانده است. برای کاهش بیکاری، اروپا به سیاستهای نوآورانهتری در حوزه آموزش حرفهای و تحول دیجیتال نیاز دارد.