مهریه و مالیات: راهکاری برای حل معضل یا ایجاد تنش جدید؟
به گزارش عددآنلاین ،مهریه بهعنوان یکی از اصلیترین ارکان ازدواج در فرهنگ ایرانی، موضوعی حساس و بحثبرانگیز بوده است. افزایش تعداد پروندههای مربوط به مهریه در محاکم قضایی، از نشانههای آشکار ناکارآمدی قوانین مرتبط با خانواده است. در این میان، بحث جدیدی مطرح شده است: آیا وضع مالیات بر مهریه میتواند راهگشای کاهش تعداد این پروندهها باشد؟
مشکل ریشهای در قوانین مهریه
یکی از مهمترین کارکردهای قوانین، ایجاد تعادل و آرامش در جامعه است. اما قوانین مربوط به مهریه و خانواده، بهویژه در سالهای اخیر، نتوانستهاند این هدف را محقق کنند. در حقیقت، نظام حقوقی مهریه، بهجای تسهیل روابط زناشویی و حل اختلافات، به یکی از دلایل اصلی بروز تنشها و جدلهای قضایی تبدیل شده است.
امروزه شاهد رشد چشمگیر پروندههای قضایی مربوط به مهریه هستیم. این افزایش میتواند نشانهای از نارسایی قوانین در این حوزه باشد. یکی از عواملی که به این وضعیت دامن میزند، عدم تطابق قوانین مهریه با نیازها و شرایط کنونی جامعه است. بسیاری از افراد در زمان ازدواج، مهریههای سنگینی را تعیین میکنند که بعدها پرداخت آنها تبدیل به یک معضل میشود. این در حالی است که هدف اولیه مهریه، ایجاد امنیت اقتصادی برای زن بوده و نه ابزاری برای تنش و کشمکش حقوقی.
مالیات بر مهریه: راهحلی تازه یا باری سنگینتر؟
یکی از ایدههای پیشنهادی برای کاهش تعداد دعاوی مربوط به مهریه، وضع مالیات بر آن است. در نگاه نخست، این طرح ممکن است بهعنوان راهکاری برای کاهش تعیین مهریههای سنگین و بدون پشتوانه مالی به نظر برسد. اما سؤال این است که آیا این مالیات واقعاً میتواند مشکل را حل کند یا به پیچیدگیهای بیشتری دامن میزند؟
فرض کنید مالیاتی برای مهریه تعیین شود؛ این مسئله ممکن است باعث شود زوجین در تعیین میزان مهریه دقت بیشتری داشته باشند و به جای تعیین مبالغ گزاف، میزان واقعبینانهتری را انتخاب کنند. از این منظر، وضع مالیات میتواند یک ابزار بازدارنده و کنترلکننده باشد.
اما باید در نظر داشت که اعمال چنین مالیاتی ممکن است بهجای کاهش تعداد پروندههای حقوقی، منجر به افزایش فشار بر زوجین شود. برای مثال، ممکن است برخی افراد به دلایل مالی از ازدواج پرهیز کنند یا افرادی که تحت فشار مالیات قرار میگیرند، به دنبال راهکارهای غیرقانونی برای دور زدن قوانین باشند. از سوی دیگر، ممکن است افراد به جای تعیین مهریههای نقدی، به سمت داراییهای غیرقابل نقد شدن مانند اموال غیرمنقول حرکت کنند که بهنوبه خود پیچیدگیهای دیگری ایجاد خواهد کرد.
مهریه؛ ابزار مالی یا اهرم فشار؟
مهریه در جامعه ایرانی، علاوه بر ارزش حقوقی، بار فرهنگی و اجتماعی سنگینی دارد. در بسیاری از خانوادهها، میزان مهریه بهعنوان یک شاخص برای تعیین جایگاه و شأن اجتماعی تلقی میشود. از این رو، وضع مالیات بر مهریه ممکن است بهجای کاهش تنشها، به شکلگیری روابط غیرمتعارف منجر شود که در نهایت خود بستری برای اختلافات جدید خواهد بود.
واقعیت این است که بخش عمدهای از مشکلات مرتبط با مهریه، ناشی از این است که مهریه بهعنوان یک ابزار فشار در روابط زناشویی مطرح میشود. از این رو، بهجای تمرکز بر وضع مالیات بر مهریه، باید بهدنبال راهکارهایی بود که اصل فلسفه مهریه، یعنی ایجاد آرامش و امنیت برای زن، را احیا کند و همزمان از تبدیل آن به ابزاری برای کشمکشهای حقوقی جلوگیری شود.
نقش قوانین جامع و مدرن در حل معضل مهریه
پیش از اعمال هر نوع مالیات یا تغییرات در ساختار مالی مهریه، نیاز به بازنگری در قوانین اساسی مربوط به خانواده و مهریه احساس میشود. قوانینی که باید تعادل میان حقوق زن و مرد را برقرار کرده و از تولید پروندههای حقوقی و کیفری جلوگیری کنند.
تنظیم یک چارچوب قانونی که ضمن حفظ حق زن، از تبدیل مهریه به ابزاری برای فشار یا سوءاستفاده جلوگیری کند، بسیار حیاتی است. همچنین باید برای زوجین دورههای آموزشی حقوقی و مشاورههای مالی فراهم شود تا در زمان تعیین مهریه با دقت بیشتری عمل کنند و بتوانند درک بهتری از مسئولیتهای مالی ازدواج داشته باشند.
نتیجهگیری
مالیات بر مهریه ممکن است بهعنوان یک راهحل موقت برای کنترل تعیین مهریههای سنگین و کاهش دعاوی مطرح شود، اما تا زمانی که قوانین پایهای خانواده بازنگری نشوند، این نوع تغییرات تنها مسکنی موقت خواهند بود. برای کاهش دعاوی و ایجاد آرامش در روابط زناشویی، نیاز به اصلاحات گستردهتر و توجه به عمق مشکلات حقوقی خانواده است.