به گزارش عددآنلاین ، در دهههای اخیر، توزیع درآمد جهانی با سرعتی بیسابقه تغییر کرده است. نابرابریهای درآمدی در برخی کشورها افزایش یافته، در حالی که در مناطق دیگر شاهد رشد طبقه متوسط و بهبود شرایط زندگی بسیاری از افراد بودهایم. عواملی مانند جهانیسازی، پیشرفت تکنولوژیکی و سیاستهای اقتصادی دولتها نقش حیاتی در این تغییرات داشتهاند. این یادداشت به بررسی این تحولات میپردازد و با استفاده از آمار و ارقام معتبر، روندهای کلیدی در توزیع درآمد جهانی را تحلیل میکند.
افزایش نابرابری در درآمدهای جهانی
بر اساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، نابرابری درآمدی در بسیاری از کشورهای پیشرفته در حال افزایش است. شاخص جینی (که میزان نابرابری درآمدی را اندازه میگیرد) در آمریکا از 0.34 در سال 1980 به 0.41 در سال 2020 افزایش یافته است. این رقم نشاندهنده افزایش فاصله درآمدی بین ثروتمندان و سایر اقشار جامعه است.
در کشورهای در حال توسعه نیز، توزیع نابرابر درآمد همچنان به چالش کشیده میشود. بر اساس گزارش بانک جهانی، در آمریکای لاتین، اگرچه فقر مطلق کاهش یافته است، اما همچنان 10 درصد از جمعیت، بیش از 50 درصد از کل ثروت منطقه را در اختیار دارند. در برزیل، شاخص جینی 0.53 در سال 2020 بود که یکی از بالاترین ارقام در جهان محسوب میشود.
جهانیسازی و تاثیر آن بر توزیع درآمد
جهانیسازی تأثیر عمیقی بر اقتصادهای جهانی گذاشته و به تغییرات در توزیع درآمد کمک کرده است. کشورهایی مانند چین و هند توانستهاند با استفاده از فرصتهای جهانیسازی، رشد اقتصادی بالایی را تجربه کنند. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF)، تولید ناخالص داخلی (GDP) چین بین سالهای 1990 تا 2020 بیش از 12 برابر شده و این کشور به یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان تبدیل شده است. این رشد به کاهش شدید فقر مطلق و بهبود توزیع درآمد در داخل چین کمک کرده است.
با این حال، جهانیسازی به نابرابریهای درآمدی در برخی کشورهای توسعهیافته نیز دامن زده است. بر اساس آمار دفتر تحلیل اقتصادی ایالات متحده (BEA)، طی 30 سال گذشته، درآمد واقعی 10 درصد از ثروتمندترین خانوارهای آمریکایی حدود 400 درصد افزایش یافته، در حالی که درآمد طبقه کارگر و متوسط به سختی افزایش یافته است.
رشد طبقه متوسط جهانی
یکی از پیامدهای مثبت جهانیسازی و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، ظهور و گسترش طبقه متوسط جهانی است. بر اساس گزارش موسسه بروکینگز، بین سالهای 2010 تا 2020، بیش از 1 میلیارد نفر به طبقه متوسط جهانی پیوستند. این رقم به معنای رشد چشمگیر در دسترسی به منابع مالی، بهبود سطح زندگی و کاهش فقر است.
در آسیا، به ویژه در چین و هند، رشد طبقه متوسط قابل توجه بوده است. طبق آمار موسسه بینالمللی توسعه (IIE)، تا سال 2030، بیش از 65 درصد از جمعیت طبقه متوسط جهان در آسیا زندگی خواهند کرد. این تحول میتواند به تغییرات بزرگ در الگوهای مصرف و توزیع درآمد جهانی منجر شود.
تأثیر تکنولوژی بر توزیع درآمد
پیشرفتهای تکنولوژیکی، به ویژه در زمینههای هوش مصنوعی و اتوماسیون، تأثیرات مهمی بر بازار کار و توزیع درآمد داشتهاند. بر اساس گزارش موسسه مککینزی، تا سال 2030، بیش از 400 میلیون شغل در سطح جهان بهوسیله تکنولوژیهای جدید جایگزین خواهند شد. این تغییرات به ویژه در صنایعی مانند تولید و حملونقل بیشتر مشاهده خواهد شد.
این تغییرات باعث شدهاند که درآمدهای بالا به افرادی که به مهارتهای تکنولوژیکی دسترسی دارند، منتقل شود. در حالی که بسیاری از مشاغل یدی در حال ناپدید شدن هستند، درآمد کارگران در بخشهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. به عنوان مثال، درآمد متوسط کارمندان در بخش فناوری در ایالات متحده بین سالهای 2000 تا 2020 بیش از 50 درصد افزایش یافته است.
نقش سیاستهای اقتصادی دولتها
سیاستهای مالی و اقتصادی دولتها نیز نقشی حیاتی در توزیع درآمد دارند. بر اساس دادههای OECD، کشورهایی که از سیاستهای مالیاتی تصاعدی و حمایت اجتماعی گستردهتری برخوردارند، توانستهاند نابرابری درآمدی را به میزان چشمگیری کاهش دهند. به عنوان مثال، در کشورهای اسکاندیناوی مانند نروژ و سوئد، شاخص جینی به ترتیب 0.25 و 0.26 است که نشاندهنده توزیع عادلانهتر درآمدها در مقایسه با کشورهای دیگر است.
از سوی دیگر، در کشورهایی که سیاستهای کاهش مالیات بر درآمدهای بالا و کاهش حمایتهای اجتماعی اتخاذ کردهاند، نابرابری درآمدی افزایش یافته است. در ایالات متحده، به دلیل کاهش مالیات بر درآمد در سالهای اخیر و کاهش برنامههای رفاهی، نابرابری به اوج خود رسیده است.
آینده توزیع درآمد جهانی
با توجه به آمار و روندهای موجود، پیشبینی میشود که نابرابریهای درآمدی در بسیاری از کشورها همچنان ادامه داشته باشد. با این حال، رشد طبقه متوسط در کشورهای در حال توسعه و تغییرات در الگوهای اقتصادی جهانی ممکن است به کاهش نابرابریهای بینالمللی کمک کند. نقش سیاستهای اقتصادی دولتها و نحوه مدیریت تکنولوژیهای جدید نیز تعیینکننده آینده توزیع درآمد جهانی خواهد بود.