ایران و اعتیاد به انرژی: چرا مصرف از تولید پیشی گرفته است؟
محمدحاجی مومنی ، ایران، سرزمینی با منابع انرژی بیپایان، اما مصرف بیبرنامه. هر روزه حجم عظیمی از انرژی در خانهها، صنایع و بخش حملونقل به هدر میرود. اگر نقشهای از جهان رسم کنیم که بر اساس مصرف انرژی رنگآمیزی شده باشد، ایران در میان ۲۰ کشور پرمصرف انرژی، جایگاهی پررنگ خواهد داشت. اما چرا؟ این پرسش به لایههای پیچیدهای از فرهنگ مصرف، سیاستهای انرژی و زیرساختهای ناکارآمد مرتبط است.
در خانهها، کولرها در تابستان داغ ایران بیوقفه کار میکنند و بخاریها در زمستان بدون تنظیم دقیق شعله روشن میمانند. هزینه پایین انرژی، انگیزهای برای مدیریت مصرف باقی نگذاشته است. بسیاری از خانوارها مصرف انرژی را چندان مهم نمیدانند؛ چرا که صورتحسابهای ماهانه آنها تحت تأثیر یارانههای سنگین دولت قرار دارد. این الگوی مصرف، نهتنها منابع ملی را تهدید میکند، بلکه به مرور، اثرات زیستمحیطی جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
در صنایع نیز داستان مشابهی رخ میدهد. کارخانههای قدیمی با ماشینآلاتی کهنه و تکنولوژیهای منسوخشده، انرژی را همچون آب روان مصرف میکنند. بهجای ارتقاء تجهیزات، اغلب صنایع به دلیل هزینههای سنگین تغییرات، ترجیح میدهند با همین ابزارهای ناکارآمد ادامه دهند. این رفتار نهتنها بازدهی را پایین میآورد، بلکه نیاز به تأمین انرژی بیشتری را بهدنبال دارد.
حملونقل، سومین قطب مصرف انرژی در ایران است. خیابانهای شهرها مملو از خودروهایی است که به لطف قیمت پایین بنزین، بدون نگرانی از مصرف بالا، ترافیک سنگین ایجاد میکنند. از سوی دیگر، سیستم حملونقل عمومی در بسیاری از مناطق هنوز توسعه نیافته و مردم را به استفاده از وسایل نقلیه شخصی وابسته کرده است.
نگاهی به سیاستهای دولت، پاسخهای بیشتری ارائه میدهد. یارانههای سنگین انرژی، که هدفشان حمایت از اقشار کمدرآمد بوده است، بهصورت ناخواسته الگویی از اسراف را در میان همه طبقات اجتماعی ترویج دادهاند. اصلاح این ساختار، چالشی عظیم برای هر دولتی است که بخواهد میان عدالت اجتماعی و حفظ منابع تعادل برقرار کند.
اما چرا این موضوع اهمیت دارد؟ مصرف بالای انرژی در ایران بهشدت با اقتصاد جهانی گره خورده است. بهعنوان کشوری صادرکننده نفت و گاز، ایران بخشی از ذخایر خود را برای تأمین نیازهای داخلی قربانی میکند. این منابع میتوانستند به درآمدهای ارزی تبدیل شوند و چرخهای اقتصادی کشور را روانتر بچرخانند.
از سوی دیگر، پیامدهای زیستمحیطی مصرف بیرویه انرژی، شبحی تهدیدآمیز بر آینده این سرزمین است. آلودگی هوا، گرمایش زمین و تخریب زیستگاهها تنها بخشی از هزینههایی است که برای این مصرف بیرویه پرداخت میشود.
شاید تغییر فرهنگ مصرف انرژی، بزرگترین چالش ایران در این مسیر باشد. آموزش عمومی، اصلاح سیاستهای انرژی و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، میتوانند راههایی برای کنترل این بحران باشند. تا آن زمان، ایران همچنان در میان پرمصرفترین کشورهای جهان، جایگاه خود را حفظ خواهد کرد؛ جایگاهی که بیشتر به بحران نزدیک است تا افتخار.