به گزارش عددآنلاین ، در دنیای امروز، موسیقی دیگر فقط یک هنر نیست، بلکه صنعتی است که اقتصادش در برخی موارد از تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورها فراتر رفته است. کنسرت‌های بزرگ موسیقی، با جذب میلیون‌ها نفر و گردش مالی هنگفت، به پدیده‌ای اقتصادی تبدیل شده‌اند که تأثیراتشان از مرزهای فرهنگی و هنری فراتر می‌رود و به حوزه اقتصاد و سیاست هم نفوذ می‌کند.
تصور کنید یک تور جهانی از یک خواننده مطرح مانند تیلور سوئیفت، بیانسه یا گروهی مانند BTS، چگونه می‌تواند در مقیاس‌های مختلف، جریان‌های مالی ایجاد کند. درآمد حاصل از فروش بلیت‌ها، کالاهای تبلیغاتی، حقوق پخش زنده و اسپانسرشیپ تنها بخشی از این جریان‌هاست. برای مثال، تور جهانی “Eras” تیلور سوئیفت در سال 2023 توانست بیش از 1.5 میلیارد دلار درآمد کسب کند؛ رقمی که تولید ناخالص داخلی برخی از کشورهای کوچک جهان را پشت سر می‌گذارد.
اقتصاد پشت صحنه کنسرت‌های موسیقی بزرگ بسیار پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌رسد.
هر کنسرت یک ماشین اقتصادی است که صدها شغل مستقیم و هزاران شغل غیرمستقیم ایجاد می‌کند. تیم‌های مدیریت، مهندسی صدا و نورپردازی، حمل‌ونقل تجهیزات، و حتی صنایع غذایی و هتلداری، همگی از این رویدادها بهره‌مند می‌شوند. به همین دلیل است که برگزاری کنسرت‌ها نه تنها به جیب ستاره‌های موسیقی بلکه به اقتصادهای محلی نیز رونق می‌بخشد.
برای نمونه، زمانی که یک کنسرت بزرگ در شهری برگزار می‌شود، هتل‌ها از حضور طرفداران پر می‌شوند، رستوران‌ها و فروشگاه‌ها با افزایش مشتری مواجه می‌شوند و حمل‌ونقل عمومی نیز رونق می‌گیرد. طبق گزارشی از Forbes، تنها یک کنسرت بزرگ در نیویورک توانسته حدود 200 میلیون دلار به اقتصاد این شهر کمک کند.
اما آیا این ارقام می‌تواند از اقتصاد یک کشور بیشتر باشد؟
پاسخ مثبت است. کشورهایی که جمعیت یا منابع محدودی دارند، تولید ناخالص داخلی کمتری نسبت به اقتصاد یک تور موسیقی بزرگ دارند. برای مثال، طبق آمار بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی برخی کشورها مانند تونگا، کومور یا سائوتومه و پرنسیپ کمتر از 1 میلیارد دلار است. در حالی که یک تور جهانی مانند “Divide” از اد شیرن بیش از 775 میلیون دلار فروش بلیت داشته است.
چرا کنسرت‌های موسیقی این‌قدر قدرت اقتصادی دارند؟
پاسخ در جهانی‌سازی و دنیای دیجیتال نهفته است. رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات آنلاین و پلتفرم‌های استریمینگ به هنرمندان اجازه داده‌اند تا مخاطبان خود را در سراسر جهان جذب کنند. این دسترسی جهانی باعث می‌شود حتی یک کنسرت محلی نیز بازتاب جهانی پیدا کند و جریان‌های درآمدی گسترده‌ای ایجاد کند.
البته اقتصاد کنسرت‌ها فقط به ارقام بزرگ محدود نمی‌شود.
آنها تأثیرات فرهنگی و اجتماعی مهمی نیز دارند. کنسرت‌ها فضایی برای اشتراک‌گذاری احساسات و اتصال انسان‌ها ایجاد می‌کنند و از سوی دیگر، به عنوان ابزاری برای تبلیغ ایده‌ها و اهداف اجتماعی و سیاسی استفاده می‌شوند.
در نهایت، اقتصاد کنسرت‌ها نشان‌دهنده قدرت ترکیب هنر، تجارت و فناوری است. وقتی موسیقی و اقتصاد دست در دست هم می‌دهند، می‌توانند نه تنها زندگی افراد را تغییر دهند، بلکه به موتور محرک شهرها و حتی کشورها تبدیل شوند.
