زندگی طلایی، زخمهای پنهان: ثروتمندان چه مشکلات روانیای دارند؟
ملک میرمهدی ، میگویند پول خوشبختی نمیآورد، اما راستش را بخواهید، این حرف بیشتر از دهان آدمهای بیپول شنیده میشود! بااینحال، اگر یک لحظه از دیدگاهی علمی به موضوع نگاه کنیم، درمییابیم که ثروت فراوان همیشه هم با آرامش و شادی همراه نیست. در واقع، زندگی ثروتمندان پر است از دغدغههای خاصی که کمتر کسی درک میکند. بیماریهای روانی در میان ثروتمندان، درست مثل ماشینهای لوکسشان، متفاوت و منحصر به فرد هستند.
تصور کنید هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید، به جای نگرانی درباره قبض آب و برق، باید نگران باشید که آیا شرکایتان شما را دور نزدهاند یا ثروت میلیاردیتان در بازارهای مالی دود نشده است. بله، این همان جایی است که اضطراب مزمن در زندگی ثروتمندان آغاز میشود. اضطراب در این سطح دیگر چیزی نیست که با چند نفس عمیق و یک کلاس یوگا رفع شود. این اضطراب با شبهای طولانی بیخوابی همراه است، زیرا وقتی همه خوابند، این فکر به ذهن میرسد که شاید رقیبان تجاریتان در همین لحظه در حال طرحریزی نقشهای برای نابودی شما هستند.
حالا برویم سراغ افسردگی. بله، افسردگی در میان ثروتمندان یک مشکل واقعی است. البته نه آن افسردگیای که ما به خاطر نداشتن پول برای خرید آخرین مدل گوشی داریم! افسردگی ثروتمندان نوع خاصی است: «من به همه چیز رسیدهام، پس چرا هنوز خوشحال نیستم؟» این حالت بیشتر شبیه تماشای یک فیلم کمدی است که در آن هیچکس نمیخندد. برخی از ثروتمندان پس از رسیدن به قلههای موفقیت، ناگهان با یک خلأ روبهرو میشوند؛ نوعی بیهدفی که آنها را به جستجوی معنا در زندگی وامیدارد. و این جستجو معمولاً به خرید یک جزیره خصوصی یا شروع یک پروژه فضایی ختم میشود.
اما از افسردگی که بگذریم، میرسیم به یک مشکل جالب دیگر: خودشیفتگی. بله، وقتی در همه جای دنیا با احترام و تعظیم از شما استقبال میکنند، طبیعی است که فکر کنید خاصترین موجود روی کره زمین هستید. اختلال شخصیت خودشیفته، یا همان حالتی که فکر میکنید خورشید هر روز به خاطر شما طلوع میکند، در میان ثروتمندان به یک معضل جدی تبدیل شده است. آنها بهقدری به تحسین دیگران عادت میکنند که اگر یک روز کسی به آنها نگفت «چه فوقالعادهای!» دچار بحران وجودی میشوند.
یکی دیگر از مشکلات عجیب در میان ثروتمندان، پارانویاست. تصور کنید هر جا میروید، حس میکنید که همه چشم به جیب شما دوختهاند. نه، این دیگر فقط یک خیال نیست؛ واقعاً هستند کسانی که به دنبال سهمی از ثروت شما هستند. این احساس، گاهی تا حدی پیش میرود که افراد ثروتمند را از هر نوع رابطه انسانی معمولی محروم میکند. نتیجه؟ انزوایی که بیشتر به یک زندان طلایی شباهت دارد.
البته اینها تنها مشکلات نیستند. اختلالات وابستگی به مواد مخدر یا الکل نیز در میان ثروتمندان رواج دارد. وقتی دسترسی به بهترین شرابها و گرانترین مواد در یک چشم به هم زدن ممکن است، مقاومت در برابر این وسوسهها دشوار میشود. بسیاری از ثروتمندان به این دام میافتند، زیرا به دنبال راهی سریع برای کاهش استرس یا فرار از دغدغههایشان هستند. اما این فرارها، به جای آرامش، مشکلات بیشتری به همراه میآورد.
زندگی ثروتمندان در کنار زرقوبرقهایش، داستانهایی پیچیده از تنهایی، اضطراب و احساس پوچی دارد. شاید به همین دلیل است که روانشناسان، این قشر خاص را با دقت بیشتری مطالعه میکنند؛ قشری که با وجود ثروت افسانهای، گاهی به نظر میرسد بیشتر از بقیه نیاز به کمک دارند.