اقتصاد دانشبنیان؛ محرک توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه
محمد حاجی مومنی ، در دنیای امروز، اقتصاد دانشبنیان به عنوان یکی از محرکهای اصلی توسعه اقتصادی شناخته میشود. این نوع اقتصاد بر پایه تولید، توزیع و کاربرد دانش استوار است و با استفاده از فناوریهای نوین و نوآوریهای علمی، بهرهوری و کارایی منابع اقتصادی را به شکل چشمگیری افزایش میدهد. اهمیت اقتصاد دانشبنیان به ویژه برای کشورهای در حال توسعه بسیار بیشتر است، چرا که این کشورها برای رهایی از چرخه فقر و توسعهیافتگی به راهحلهایی پایدار و مبتنی بر دانش نیاز دارند.
یکی از ویژگیهای برجسته اقتصاد دانشبنیان، تمرکز بر سرمایه انسانی است. در این نوع اقتصاد، نیروی کار ماهر و آموزشدیده به عنوان اصلیترین دارایی کشورها محسوب میشود. این در حالی است که در اقتصادهای سنتی، منابع طبیعی و سرمایه فیزیکی نقشی برجستهتر داشتند. اما در جهان امروز، کشوری که بتواند سرمایه انسانی خود را پرورش دهد و از آن به طور مؤثر استفاده کند، قادر به افزایش سرعت توسعه اقتصادی خود خواهد بود. به همین دلیل، کشورهای در حال توسعه باید سرمایهگذاریهای گستردهای در زمینه آموزش و تحقیق و توسعه (R&D) انجام دهند تا بتوانند از ظرفیتهای انسانی خود به بهترین شکل بهرهبرداری کنند.
در کنار سرمایه انسانی، فناوریهای نوظهور نیز نقش کلیدی در توسعه اقتصاد دانشبنیان ایفا میکنند. با توجه به رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، کشورهای در حال توسعه میتوانند با بهرهبرداری از این فناوریها، شکافهای موجود در زیرساختهای اقتصادی خود را پر کنند. برای مثال، دسترسی به اینترنت پرسرعت و شبکههای دیجیتالی میتواند باعث تسهیل در تبادل اطلاعات و ایجاد فرصتهای تجاری جدید شود. همچنین فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و اینترنت اشیا میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای بهبود عملکرد صنایع و افزایش بهرهوری باشند.
یکی دیگر از مزایای اقتصاد دانشبنیان، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و متنوع است. در اقتصادهای سنتی، بسیاری از مشاغل وابسته به منابع فیزیکی و صنایع سنگین بودند، اما در اقتصاد دانشبنیان، فرصتهای شغلی در حوزههای مرتبط با فناوری و نوآوری ایجاد میشوند. این امر به کشورهای در حال توسعه کمک میکند تا با ایجاد فرصتهای شغلی در زمینههایی که نیاز به منابع فیزیکی کمتری دارند، از مشکلات مربوط به کمبود منابع طبیعی و سرمایهگذاریهای سنگین عبور کنند.
البته، برای بهرهبرداری از اقتصاد دانشبنیان، ایجاد یک محیط مناسب برای نوآوری و کارآفرینی ضروری است. دولتها نقش بسیار مهمی در ایجاد این محیط ایفا میکنند. سیاستهای حمایتی، تسهیل در دسترسی به منابع مالی برای استارتاپها، حمایت از تحقیق و توسعه و تشویق همکاری بین دانشگاهها و صنایع، از جمله اقداماتی است که میتواند نوآوری را در کشورهای در حال توسعه تقویت کند.
در نهایت، اقتصاد دانشبنیان میتواند به کشورهای در حال توسعه کمک کند تا از وابستگی به صادرات مواد خام و کالاهای اولیه خارج شوند و به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالا حرکت کنند. این تغییر باعث خواهد شد که این کشورها به جای رقابت در بازارهای جهانی بر اساس قیمت، بتوانند از طریق نوآوری و کیفیت در رقابت جهانی حضور یابند. به عبارت دیگر، اقتصاد دانشبنیان به عنوان یک راهکار استراتژیک میتواند باعث تسریع فرآیند توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه شود و آنها را به مسیر توسعه پایدار هدایت کند.