آیا دورکاری واقعا برای شرکتها به صرفهتر است؟
زهرا مهاجری ، در روزگاری که تغییرات اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی با سرعتی بیوقفه در جریان است، سوالی به ذهن خطور میکند که گویی همیشه از ذهن مدیران و کارمندان عبور میکند: آیا دورکاری برای شرکتها به صرفهتر است؟ این سوال که در ابتدا ممکن است بیجواب به نظر برسد، به سرعت در دنیای کسبوکار به یکی از پرسشهای اساسی تبدیل شده است. در دنیایی که از یک سو هزینههای اجاره و نگهداری دفترها سر به فلک میزند و از سوی دیگر تکنولوژی و اینترنت به اندازهای پیشرفت کرده که میتواند امکان کار از خانه را فراهم کند، بررسی مزایا و معایب دورکاری از منظر اقتصادی، برای بسیاری از شرکتها به یک اولویت تبدیل شده است.
برای بسیاری از کسبوکارها، داشتن دفتر فیزیکی یک امر ضروری به نظر میرسید، جایی که کارمندان روزانه با حضور فیزیکی خود در آنجا، به کار میپرداختند. اما حالا این سوال مطرح است که آیا این مدل کاری هنوز بهصرفه است؟ آیا هزینههای سنگین اجاره، نگهداری و مدیریت دفاتر فیزیکی ارزشمند است، در حالی که میتوان کارمندان را از راه دور مدیریت کرد و به نتیجه رسید؟
یکی از بزرگترین مزایای دورکاری از نظر اقتصادی، کاهش هزینههاست. هنگامی که شرکتها تصمیم میگیرند کارمندان خود را از خانه کار کنند، هزینههای مربوط به اجاره فضا، خدمات جانبی مانند برق، اینترنت، خدمات نظافت و سایر هزینههای مرتبط با دفاتر فیزیکی به شدت کاهش مییابد. حتی هزینههای حملونقل کارکنان، که بخشی از حقوقشان را مصرف میکرد، به صفر میرسد. به علاوه، کارمندان که مجبور به صرف زمان برای رفت و آمد نیستند، در زمان خود صرفهجویی کرده و به شکل موثرتری به کارهایشان میپردازند.
این صرفهجوییها در شرایط اقتصادی دشوار میتواند برای بسیاری از شرکتها به یک مزیت رقابتی تبدیل شود. بهویژه برای استارتاپها و شرکتهایی که منابع مالی محدودی دارند، دورکاری میتواند به آنها این امکان را بدهد که منابع خود را به جای هزینههای بالای دفتر، به سمت سرمایهگذاری در رشد کسبوکار، استخدام نیروی کار جدید و توسعه محصولات و خدمات خود هدایت کنند.
اما این همه ماجرا نیست. دورکاری مزایای خود را دارد، اما چالشهایی هم به همراه میآورد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. یکی از چالشهای اصلی، مشکل ارتباطات و هماهنگی است. در بسیاری از مواقع، وقتی تیمها از راه دور با یکدیگر کار میکنند، ممکن است به دلیل نبود ارتباطات مستقیم، هماهنگیها سختتر شود. این مسئله بهویژه در پروژههایی که نیاز به همکاری نزدیک دارند، میتواند باعث بروز مشکلاتی شود. بسیاری از مدیران نگرانیهایی در خصوص کاهش تعاملات اجتماعی و از دست رفتن احساس تیمی دارند که در محیطهای فیزیکی وجود دارد. این احساس میتواند بر روحیه کارکنان تأثیر بگذارد و در نتیجه بر بهرهوری آنها اثر منفی بگذارد.
در کنار این چالشها، از دست رفتن مدیریت مستقیم و نظارت نیز ممکن است به مشکلاتی منجر شود. در حالی که ابزارهای دیجیتال برای ردیابی پروژهها و عملکرد کارکنان در دسترس هستند، اما نظارت دقیق و مستقیم ممکن است از نظر برخی مدیران کاهش یابد. این نگرانیها باعث شده که برخی از شرکتها، حتی با وجود مزایای مالی دورکاری، ترجیح دهند کارمندان را به محیطهای فیزیکی بازگردانند تا از نزدیک بر عملکرد آنها نظارت داشته باشند.
اما در نهایت، پاسخ به این سوال که آیا دورکاری به صرفهتر است، به بسیاری از عوامل بستگی دارد. نوع شرکت، فرهنگ سازمانی، نوع فعالیتها و نیازهای کارکنان همگی بر این تصمیم تاثیر میگذارند. در برخی موارد، دورکاری میتواند یک انتخاب هوشمندانه باشد که باعث کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری میشود، در حالی که در موارد دیگر، حفظ یک محیط کاری فیزیکی ممکن است بیشتر به نفع شرکت باشد.
در این دنیای همیشه در حال تغییر، به نظر میرسد که راهحل نهایی در میان این دو مدل – دورکاری و حضور فیزیکی – ممکن است یک ترکیب از هر دو باشد. شاید آیندهای که در آن بعضی روزها دورکاری و بعضی دیگر حضور فیزیکی الزامی باشد، بتواند به بهترین شکل نیازهای اقتصادی و انسانی شرکتها را برآورده کند.